استاد عباس كاظمي
شاعر و موسيقيدان بزرگ مكتب اصفهان
در سال ۱۳۱۰دريكي از توابع نزديك اصفهان ديده به دنيا گشود در كودكي پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستي مادر گراميشان به اصفهان مهاجرت كرد وبا كوشش و تلاش فراوان مدارج تحصيلي ابتدائي و دبيرستان ومقطع فوق ديپلم ادبيات فارسي را با موفقيت كامل طي نمود در سال۱۳۲۹ به موسيقي روي آورد ، ساز ني را انتخاب نموده به محضر استادحسين احمدیان معروف به استادحسین ياور راه پيدا كرد و علاوه بر تحصيل ني سال ها رديف هاي آواز را نيز با آن مرحوم كار كرد همزمان ازكلاس استاد ميرزا علي قاري بهترين شاگرد مرحوم سيد رحيم نيز استفاده مي نمود سپس با حضور در جلسات هنري سعي نمود تا سر حد ممكن به فنون موسيقي ايران دست پيدا كند تا جائيكه در زمره ي كارشتاسان موسيقي اصيل ايران قرار گرفت. (چهره افروختگان موسيقي ايران حسين نيكو نژاد)
او در سال ۱۳۴۱ به توانايي كامل رسيد و حاصل كوشش خستگي ناپذير او در تحصيل رديف موسيقي ايران جمع آوري ۴۱۲ رديف و گوشه بود كه بعضي از آن گوشه ها نيز شامل جزئي ديگر مي شد .
در همان سال(۱۳۴۱ ) به خراسان سفر و در برنامه راديو مشهد شركت كرد و به اجراي برنامه پرداخت به محفل استاد فرخ راه يافت و با شعراي بزرگي همچون مرحوم قدسي ، كمال ، قهرمان ، صحيح ، نويد، دكتر يوسفي ، دكتر رجاء و استاد بينش و در تهران با رهي معيري و اميري فيروزكوهي و ذكائي بيضايي آشنا و صميميت هايي حاصل اين ملاقات ها ي شاعرانه گرديد . در همان سال نيز در برنامه صداي شاعردر راديو تهران نيز شركت داشت .
در سال ۱۳۶۲دچار عارضه سكته ي قلبي ميگردد و اين امر باعث خانه نشيني استاد شد و به همين سبب به توصيه استاد خويش مرحوم استاد متين كه استاد ايشان در شعر و ادبيات بود شروع به تدريس اندوخته هاي خويش كرد كه پرورش پيدا كردگان آن مكتب در زمينه ي آواز و نوازندگي ني افراد قليلي از جمله پسر گراميشان استاد محمد صادق كاظمي استاد نعمت الهي و جناب كرمي و جناب فراهاني در ني و جناب هاشمي ، حسين سركوب و جناب سلمانزادگان جناب اعلايي و... مي باشند. وآنطور كه خانواده ي محترم استاد فرمودند كارهاي نيمه تمام استاد طبق وصيتشان در زمينه ي چاپ ديوان اشعار و چاپ و انتشار رديف هاي آواز ايشان و مسائل پيرامون آن به عهده ي آقاي سركوب زير نظر خانواده ي استاد قرارگرفته است .
در سال ۱۳۷۷ مصاحبه اي توسط جناب اسلاميان از دانشگاه تهران با استاد انجام شد كه شرح كامل آن در شماره سوم فصلنامه موسيقي مقام (پائيز و زمستان ) به چاپ رسيد . در ارديبهشت ۱۳۷۹ به ملاقات مرحوم استاد تجويدي به تهران رفت و هميشه از خاطره ي خوب آن ملاقات ياد مي كرد . متأسفانه در فروردين ۱۳۸۱ پس سال ها در گيري با بيماري پاركينسون و شدت بيماري دستگاه گوارش به رحمت خدا رفتند و جامعه ي هنري اصفهان و ايران را داغدار نموده در قطعه ي هنرمندان باغ رضوان اصفهان منزل گزيد . هر چند قدر ايشان چه در زمان حيات چه بعداز آن به اندازه اي كه بايد شناخته نشد. اما خاطرات و مقالات در باره ي ايشان به حدي زياد است كه انتخاب كردن آن كار بسياردشواريست و شايد ماه ها وقت نياز باشد تا گوشه اي از دوران خاطره انگيز ايشان را بتوان به رشته ي تحرير درآورد او مردي عارف ، دانا و بسيار باهوش بود بطوري كه همشاگردي محترم ايشان جناب استاد احمد هنرمند در بيشتر محافل ادبي از ايشان به عنوان يك شخصيت بي نظير نام برده اند و بارها از ايشان شنيده شد كه گفتند مانند استاد ياور و استاد كاظمي ديگر هرگز به دنيا نخواهد آمد روحشان شاد و يادشان گرامي
.از فرزند گرامي استاد تقاضا مي كنيم نقص نوشته هاي ما را به ديده ي اغماض بنگردند و كمبود ها را امر به اصلاح كنند .
نـه فـروغ روي مـاهـي نـه تـجلـي شـــــرابي بـه سـراي دل چـه بـايــــد كــه بتــابد آفتــابــي
ز حديـث ما تـوان برد بـه دردِ ديگــــران پـي كــه حـكايت دل مـــا ورقـي است از كتـــابـــي
بــه وداع يـــار اي دل مَطَلب زگــريـه يـاري به اميـد ديــده منشين كـه به چشمه نيست آبـي
بـه جهـان آفـــرينـش چـه نشـان بود زگــرمي نَبــُود ز سوز عشقـــي بـــه دلــي گــر التهــابـي
چه خوش است باده وقتي به غمي دچارگشتي چـه مـطاع بهـتـــراز مـي پِــيِِ دفــع التهــــابـي
زغـرور پـوچ مغـزان چه زيـان رسـد به دانا دلِ پـر خـروش دريـا نـهــراســــد از حبـــابـــي
مكن از جفــاي خوبان گله كاظمي كـه عاشـق
نـرســد بـه وصل جانـان نَكـِشد اگــر عـذابـــي